مهدی صادق پور، مدیرعامل و همبنیانگذار فرست کوئست در رویداد اول چامه
ورود توریست به ایران همیشه سخت بوده و چالشهای زیادی داشته. به علت کرونا کار صنعت گردشگری در دو سال گذشته از همیشه سختتر شد. اتفاقات و بحرانهای سال 98 هر کدام برای وارد کردن شوک بزرگ به فضای گردشگری ایران کافی بود. به طور مثال کرونا که آخرین مورد بوده و تا همین الان هم باقی مانده است. اپیدمی کرونا بزرگترین بحرانها را در حوزه گردشگری داشته و کسبوکارهای این حوزه را تا مرز تعطیلی رساند. اما بعضی از کسبوکارهای گردشگری مانند استارتاپ فرست کوئست (1stQuest) کارشان را متوقف نکرده و سعی داشتهاند با هر سختی تیمشان را حفظ کنند.
مهدی صادق پور؛ مدیرعامل فرست کوئست، تصمیم گرفت زمانی که خبری از مسافرت نیست، مشغول فعالیتهایی شود. او تصمیم گرفت یک خط جدید در کسبوکار راهاندازی کند و به جای مسافران، به هتلها و مراکز گردشگری خدمات ارائه دهد. مهدی صادق پور، فارغالتحصیل MBA از دانشگاه شریف است. علاقه مهدی صادق پور به حوزه گردشگری زمانی شکل گرفت که گردشگری خارجی عکسهایی از ایران در فیسبوک منتشر کرد. نکته جالب توجه این بود که بیشتر افرادی که عکسهای ایران را دیده بودند نمیدانستند ایران کجای جهان است. مهدی صادق پور و دو نفر از دوستانش تصمیم گرفتند که خلا جذب گردشگر به ایران را پر کنند و در این زمینه موفق بودند تا اینکه اپیدمی کرونا پیش آمد.
مهدی صادق پور مدیرعامل و همبنیانگذار فرست کوئست در رویداد اول چامه از چالشها گفت. سختیها و چالشهایی که باعث نشدند کار فرست کوئست 1stQuest تمام شود.
پاسخ دادن به تغییر
تی رکس از قویترین و بزرگترین جانورهایی که کره زمین به خود دیده، 60 میلیون سال پیش منقرض شد. سوسک 300 میلیون سال است که روی زمین جولان داده و هنوز منقرض نشده است. نه تنها منقرض نشده بلکه به یکسری قابلیت جدید رسیده که نسلهای قبلی نداشتند. این جانور، یک ماه بدون غذا، دو هفته بدون آب، یک هفته بدون سر زنده می ماند. سوسک این توان را دارد که چهل دقیقه بدون اکسیژن و دمایی از 60- تا 60+ درجه را تحمل میکنند.
چرا تیرکس با این عظمت شصت میلیون سال پیش منقرض شد؟ تیرکس نابود شده و فقط سوژه فیلم پارک ژوراسیک و ارائه من است ولی سوسک هنوز وجود دارد.
داروین سی سال از عمرش را صرف پاسخدهی به این سوال کرد. این دانشمند هزاران گونه جانوری را بررسی کرد و به این توضیح رسید. این قویترین یا باهوشترین گونهها نیستند که زنده میمانند بلکه آنهایی که به تغییر پاسخ میدهند به حیات خود ادامع میدهند. میتوان ادعا کرد بقا در زندگی جانور مهمترین موفقیت است. بزرگترین جثه را داشتن، باهوش ترین بودن، راس هرم غذایی بودن؛ هیچکدام مهمترین موفقیت جانور نیست. هر کاری که یک جانور در طول حیاتش میکند در راستای بقای خودش و ادامه نسلش است.
بقا موفقیت است!
میخواهم ادعا بکنم؛ در دنیای کسبوکار، بقا موفقیت بزرگی است. اگر نگوییم بزرگترین موفقیت، موفقیت بسیار بزرگی است. صِرف زنده ماندن یک کسب و کار باعث شناخت مسیر موفقیت و رشد میشود. بقا فرصت میدهد که پاسخ این سوالات را پیدا کنید؛ مشتری واقعی من کیست؟ محصول چه باشد؟ زمانی که کسب و کاری به یک تغییر بزرگ پاسخ میدهد قویتر میشود. مثل آن سوسک دارای یک ویژگی جدید میشود. اینطور نبوده که سوسک بگوید، هم نسلهای من مدتی بدون سر زندگی کنیم، این ویژگی پاسخ به یک تغییر بوده است. کسبوکارها هم دقیقا به همین شکل عمل میکنند. وقتی یک مغازه کوچک 10-20 سال باز است، بدانید کارش را درست انجام میدهد. صرف زنده ماندن موفقیت بزرگی است، چون توانسته به خیلی تغییرات پاسخ داده و کارهای زیادی را انجام دهد.
بقای جانوران صرفا پاسخگویی به تغییر بوده و کافی است و آنها را به تکامل میرساند.
اما فرمول بقای کسب و کارها:
این فرمولی است که من برای بقای یک کسب و کار میدهم. البته با صرفنظر سواد پایهای مالی که لازمه هر کسب و کاری است.
در دنیای کسبوکار پاسخگویی به تغییر یعنی چه؟
دو کیس معروف را بررسی کنیم:
اینتل (Intel) به چه چیزی معروف است؟ CPU. سال 1980 اینتل بزرگترین تولید کننده رَم RAM دنیا بود نه CPU، الان حتی RAM تولید نمیکند. متوجه شدند ژاپنیها به تکنولوژی رسیدهاند که رم را بسیار ارزانتر و باکیفیتتر از اینتل تولید میکنند. اینتل در یک تغییر بزرگ و پاسخ به این چرخش، کسب و کارش را از تولید رم به تولید CPU تغییر داد. با این چرخش نه تنها زنده ماند، بلکه الان بزرگترین تولیدکننده CPU دنیا است.
یک مثال خیلی معروف از عدم پاسخگویی به تغییر نوکیا است. تا یک دهه پیش گوشی اکثر ما نوکیا بود. از 1100 گرفته تا 6600 حتی در گوشیهای هوشمند نوکیا با سیمبین (Symbian) سهامدار اصلی بازار بود. سال 2007 نوکیا بالای پنجاه درصد سهم بازار گوشی را داشت. سال 2011 اندروید و IOS وارد میشوند. معروف است که مدیران میانی نوکیا در جلسه به مدیرهای ارشد میگفتند که اینها را جدی بگیرید. مدیران رده بالا اعلام میکردند که سیمبین (Symbian) در مسیر درستی است. به راحتی ظرف شش سال نوکیا با آن عظمت ورشکست شد و مایکروسافت به قیمت خیلی پایینی آن را خرید.
پاسخگویی به تغییر یعنی چشممان باز باشد و برای هر تغییری یک اقدامی انجام دهیم.
جنس تابآوری از چیست؟
تابآوری یا بردباری یعنی چی؟
تابآوری یعنی لیورپول 2005 در فینال جام باشگاههای اروپا که تا دقیقه هفتاد سه هیچ از میلان عقب بود. چه چیزی در یک تیم، شخص، شرکت و کشور است که باعث میشود بجنگد. در حالی که سه هیچ عقب است کم نمیآورد. لیورپول دقیقه نود گل سوم را زد؛ مساوی شدند و در پنالتی بازی را برد. مسابقهای که در خاطر دوستان فوتبالی میماند.
تابآوری یعنی آلمان، کشوری که پایتختش را در جنگ جهانی دوم با خاک یکسان میکنند. آلمان بلند شده و چهل سال بعد یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا میشود.
تابآوری این روحیه است که اگر یکی به من بزنید دو تا میزنم. بردباری چیزی از جنس یک آتش درون است. تابآوری یعنی کارآفرین ایرانی، کارآفرینی که هر روز با تحریم، بوروکراسی و اقتصاد بد سر و کله میزند اما سرش بالاست و پر امید ادامه میدهد. تابآوری از جنس شور است چیزی از جنس آتش درون و کم نیاوردن که نمیشود فرمولهاش کرد.
چرخش اساسی
من، مینا و علی بهمن 93؛ آپریل 2015 فرست کوئست را راه انداختیم. با این ماموریت که پلی برای سفر به ایران باشیم و جای خالی نبود سرویسهای بزرگی مثل بوکینگ دات کام و اکسپدیا را برای سفر به ایران پر کنیم و موفق بودیم. امروز فرست کوئست رهبر بازار آنلاین گردشگری ورودی ایران است. ما تا الان از طریق فضای اینترنت بیش از 30هزار گردشگر به ایران آوردیم. مسیر خیلی خوبی را طی میکردیم تا زمانیکه کرونا آمد.
اینطور نیست که ما یک شب به موفقیت رسیده باشیم. در ابتدا مدل بازاریابی ما، ارائه تور بود. ما طراحی تور، بازاریابی تا اجرا را انجام میدادیم. بعد از شش ماه فهمیدیم که این مدل بیزینسی، مقیاس پذیر نیست، با این مدل نمیتوانیم به تعداد زیادی گردشگر برسیم. به اصطلاح دنیای استارتآپها پیوت (Pivot) یا چرخش کردیم. کسب و کار را از یک مجری تور به یک پلتفرم تور تغییر دادیم. بازاری برای تورهای داخل کشور شده و با آژانسهای ورودی مطرح قرارداد بستیم. رشد صعودی بود اما میدانستیم هنوز به آن چیزی که باید برسیم نرسیدیم.
تقریبا سیزده ماه بعد از شروع، چرخش اساسی را انجام دادیم. متوجه شدیم که گردشگری که اهل اینترنت است، عمدتا از لحاظ سنی در رنج 25 تا 40 سال قرار میگیرد. در صورتی که این نسل هزاره میلنیالها (Millennials) اهل تور نبودند. این نسل عادت دارند که برنامه سفر دست خودشان باشد و از تور گروهی استقبال نمیکنند. تغییر را انجام داده و یک آژانس آنلاین شدیم. از آن موقع رشد شروع شد و 150 درصد نسبت به سال گذشته رشد کردیم.
یک شبه فلج شدیم!
شما با آژانسهای آنلاین ایرانی مثل علیبابا و اسنپ آشنایید. وقتی به مرحله پرداخت میرسید به درگاه پرداخت رفته و مبلغ را پرداخت میکنید. شاید خندهدار به نظر برسد که ما در دو سال اول بیزینس درگاه پرداخت ارزی نداشتیم. وقتی مشتری به صفحه پرداخت میرسید میگفتیم برو به حساب فلان تاجر در ایتالیا حواله کن. کار خنده دار و مسخرهای که باعث ریزش زیادی میشد. به خاطر تحریمهای بیزینس ایرانی به ما درگاه پرداخت نمیدادند. تصمیم گرفتیم که هر طور شده این مشکل را حل کنیم.
سه ماه تمام به بیش از 100 ارائه دهنده درگاه پرداخت در سراسر دنیا ایمیل زده و تماس گرفتیم. بالاخره با هزار زحمت ژانویه 2017، دی 95 از یک مرکز در کاستاریکا درگاه گرفتیم. فروش به شدت زیاد شد. فروش سه ماه اول سال 2017 ما؛ به اندازه کل سال 2016 شد. اینقدر این عامل تاثیر گذار بود که گفتیم جهانی میشویم. ناگهان 27 اسفند 94 ایمیلی از این مرکز به ما رسید که فردا حساب بسته و پولها بلوکه میشود، باید اقدامات قانونی انجام دهید که شاید پولها آزاد شوند. 25هزار دلار پول که آن موقع برای ما خیلی سرمایه بود بلوکه شد. در عین حال روش دریافت پول یعنی درگاه را از دست دادیم. روش قبلی که حواله به تاجر ها بود را هم نداشتیم و یکدفعه در یک شب فلج شدیم.
بسته شدن دفتر تا رکورد
با سرمایهای که داشتیم و مبلغ زیادی قرض، بدهی تامینکنندهها، هتلها و… را دادیم. ما توانستیم دفتر را تا خرداد 96 باز نگه داریم و خردادماه دفتر بسته شد. جدا از اینکه سرمایه تمام شده بود، ادامه دادن توجیهی نداشت. تیم، دفتر و هر چیزی که داشتیم از دست رفت بدون اینکه یک ریال سرمایه داشته باشیم. 10ماه تمام در خانه فعالیت میکردیم. 10ماهی که هر شب با این فکرها میخوابیدم که اصلا چه کسی گفته کارآفرین شوی؟ کارمندی میکردی بهتر بود استرس هم نداشتی. 10ماه تمام هر روز صبح که بیدار میشدم به خودم میگفتم ساکت شو و ادامه بده. خودم را از تخت بیرون میکشیدم که کاری کنم. یک تلاش برای آزادسازی پولها، یک تغییر در محصول، یک اقدام برای گرفتن درگاه جدید.
حوالی اسفند سال 96 توانستیم بخشی از پولها را آزاد کنیم. توانستیم شرکتی در استونی ثبت کرده و دوباره افزایش سرمایه دهیم. اردیبهشت 97 تیمی قویتر تشکیل داده و شروع کردیم. ما سعی کردیم زنده بمانیم و یک مرحله به تکامل رسیدیم. حالا ما جلوی تحریمها مقاوم بودیم. یک ویژگی جدید در فرست کوئست ایجاد شد. در عین حال این 10ماه به ما فرصت داد که متوجه اشتباهات شویم.
از اردیبهشت 97 تا مهر 98، هر ماه میانگین بیست و پنج درصد رشد کردیم که رکورد بالایی است. سال 2019 به 800 هزار یورو فروشی رسیدیم که خوابش را هم نمیدیدیم.
کار روزگار با ما تمام نشده
همه چیز خوب و عالی است، هواپیمای ما بالا میرود. اما کار روزگار با ما تمام نشده، کار ما هم با روزگار تمام نشده است. از آبان 98 یکسری اتفاقات عجیب شروع شد که روی گردشگری ایران تاثیر گذاشت. ماجرای قیمت سوخت، قطعی اینترنت، تنش بین ایران و آمریکا، ترور سردار، هواپیمای اوکراینی، همه باعث شد، ایران از منظر یک گردشگر خارجی امنیت کافی برای سفر را نداشته باشد و برایش مقصد جذابی برایش. یک دو راهی پیش روی ماست؛ میتوانیم غر بزنیم، بگوییم ای بابا چرا ما؟ ما که یک بار از این مسیر رد شدیم چرا دوباره این اتفاقات برای ما افتاد؟ یا اینکه بگوییم روزگار بچرخ تا بچرخیم، بگوییم حالا که روزگار چرخیده، ما هم میچرخیم.
ما مسیر دوم را انتخاب کردیم.