
روایت یک جسارت
با تفکر در مورد گردشگری محیطی مجلل و با امکانات عالی به ذهن خطور میکند. تورهایی مانند استارتاپ نومدتورز، به جای سفری راحت و امکانات خوب، افراد را به دل طبیعت میبرند. سفر همراه با عشایر و عبور از کوه و دشت، لذت دیگری به ارمغان میآورد.
در رویداد ششم چامه محمد ملکشاهی از تور گردشگری گفت. توري كه به جای سفری کم چالش به مناطق مختلف ایران، افراد را با سبک زندگی عشایری آشنا میکند.
مدیریت یک کسبوکار نوآورانه چیزی بود که باعث شد آرزو خسروی سازمان ملل و زندگی در خارج از کشور را رها کرده و به ایران برگردد. آرزو خسروی در شرایطی به فکر راهاندازی فروشگاه اینترنتی فرش افتاد که هنوز اینترنت ADSL متداول نبود و مردم برای اتصال به اینترنت باید از دکهها و سوپرمارکتها کارت اینترنت میخریدند. فرش آنلاین، مدت کوتاهی بعد از شروع کار وارد بازار منطقه شد و کار صادرات فرش را هم آغاز کرد.
آرزو خسروی همیشه بر یادگیری و مهارتافزایی تاکید داشته و تلاش دارد که این تفکر را در مجموعه تحت مدیریت خود جا بیاندازد. آرزو خسروی تا همین امروز نیز با مشکلات و ریسکهای فراوانی رو به رو بود اما هیچوقت تسلیم نشده و الهام بخش افراد زیادی در اکوسیستم نوآوری کشور است. فرش آنلاین تبدیل به دستاوردی شد که روز اول، هیچکس امیدی به موفقیتش نداشت! در ادامه داستان زندگی آرزو خسروی را به روایت خودش خواهیم خواند.
فعالیت در جام جم از ۱۸ سالگی
داستان از زمانی شروع میشود که من در ۱۸ سالگی کنکور دادم و وارد دانشگاه شدم. تقریبا میتوان گفت در تمامی کنفرانسهای دانشگاه بهترین بودم و والدینم همیشه به این کنفرانسها دعوت میشدند. در زمان دانشجویی دوست داشتم فعالیتی داشته باشم. از ابتدا به دلیل خوب بودن زبانم به روزنامه جامجم رفتم. بخشی به نام پانوراما داشت که در این بخش به صورت انگلیسی در مورد مسائل مختلف، مطالبی نوشته میشد. از آن جایی که دغدغه اصلی من مساله زنان بود، محتواهایی در مورد توانمندسازی زنان مینوشتم.
اولین کار من در در جام جم ترجمه یک کتاب انگلیسی زبان در مدت زمان سه ماه بود. من در ۱۸ سالگی شبانه روز مشغول به ترجمه کتاب ۲۰۰ صفحهای بودم که در نهایت راهی برای ورود من به این روزنامه شد. آن کتاب نیز به اسم آقایان همان روزنامه چاپ شد.
با توجه به تجربه من از روزنامه جام جم، روزنامه تهران تایمز درخواست همکاری به من داد. در این روزنامه نیز مقالههایی با زبان انگلیسی در حوزه بانوان مینوشتم. مقالههایی در حوزه آزار جنسی و خشونتهای کلامی که آن روزها نسبت به الان بیشتر بود، نوشتم. با این وجود روزنامه تهران تایمز نیازهای مرا برآورده نمیکرد. خلاقیتی در کار نبود و من نمیتوانستم حرف خودم را بزنم و روزنامه فضای به شدت بستهای داشت. در همان زمان به فکر این بودم که کار دیگری داشته باشم. در تمامی مدت به فکر این بودم که کار بزرگتری انجام دهم.

ورود به سازمان ملل
قبل از ۲۰ سالگیام بود که با فرصت شغلی (Job Vacancy) از سازمان ملل مواجه شدم. شروع به اپلای کردن این فرصت شغلی کردم. بعد از مدتی من را برای مصاحبه دعوت کردند. به دفتر سازمان ملل در تهران که در منطقه دروس است مراجعه کردم. در آنجا سوالات زیادی در مورد خودم پرسیدند. در حین مصاحبه بود که مدیر پروژهها آمد و گفت که با من همکاری کنند چون از صحبتهای جسورانه من خوشش آمده بود. اولین کاری که کردم روی پروژه انتخابات خارج از کشور عراق IOM بود. با توجه به سن پایینم این پروژه تجربهای بسیار سخت برای من بود.
تقریبا میتوانم بگویم که سال اولی که در سازمان ملل بودم، سختترین روزهای کاری عمر من بود. در آن مدت من به تازگی یاد گرفته بودم که چقدر باید با نظم کار کرد. سرپرست من فردی ایتالیایی بود که در شروع کار دستیار ایشان بودم، به شدت ناراحت بود که با یک ایرانی کار میکرد. با وجود اینکه در ایران بود اما دوست داشت که با افرادی خارجی کار کند. کار در این فضا برای من بسیار سخت بود اما من آنقدر خوب کار کردم که الان خانم مونیکا بلوچی از دوستان من است.
بعد از دو سال فعالیت در سازمان ملل، پروژههای بزرگی به من محول میشد. پروژههایی مانند آموزش به کودکان و توانمندسازی بانوان در شهرهای مختلف کشور عزیزمان. آنها در من جسارت را دیده بودند و متوجه شده بودند که من به پروژههای مناقشه برانگیز علاقه دارم؛ پروژههایی مانند بررسی مسائل تجاوز به زنان و حقوق جنسی که تا آن زمان در ایران به شدت تابو بود. به مرور مناطقی که باید کار میکردم افزایش پیدا کرد و به مناطق حوزه خلیج همیشه فارس رسید. همزمان من با بسیاری از سازمانهای مردم نهاد(NGO) کار کردم و همه جا من را شناخته بودند.
زنان ایرانی توانمندترین در خاورمیانه
در کشورهای خارجی از نوع پوشش من تعجب میکردند. فکر میکردند که ایرانیها در صحرا و چادر زندگی میکنند. این بازخوردها باعث شد که با پیش رفتن من، کارهای بزرگی در سازمان ملل انجام دهم.
در سال ۲۰۰۴ مقاله من در سازمان ملل در ژنو به عنوان برترین مقاله انتخاب شد. وقتی به ایران برگشتم در حوزه صلح در خانواده (Peace In The Family) فعالیتم را ادامه دادم. بیرون از ایران، خانوادهها را سست میدیدند یا فکر میکردند که مردسالاری در ایران رواج دارد. در حالیکه خود من نمونهای بودم که در خانوادهام جنسیت مهم نبود.
سازمان ملل تحقیق مهمی با دانشگاه ارفورت (University Erfurt) انجام داد. در این تحقیق ۱۴ زن از کشورهای مسلمان که من یکی از آنها بودم، به این نتیجه رسیدیم که زنان ایرانی توامندترین زنان در خاورمیانه هستند. وقتی در اروپا یا در کشورهای مختلفی میرفتم، تصمیمهای بسیار قدرتمند و جسورانه میگرفتم که به خوبی ادغام میشدند. به طور مثال زنان ترکیهای مشغول کارهایی مثل فروشندگی و خیاطی میشدند. از طرفی بهترین پزشکان آلمان، اغلب ایرانی بودند که درصد قابل توجهی از این پزشکان ایرانی بانوان بودند. این مقاله در سازمان ملل، به عنوان یک مقاله رسمی عنوان شد، که زنان ایران در جامعه اروپا به شدت توانا است.
وقتی به ایران برگشتم، روزنامههایی در این رابطه نوشتند که در دانشگاه ارفورت اتفاق افتاده و مقاله من در ژنو مقاله برتر شده است.

چه شد به اینجا رسیدم؟
من آرزو خسروی متولد شهریور ۱۳۵۹ از تهران، صاحب ۲ پسر و در حال حاضر مدیر عامل فرش آنلاین هستم.
۱۸ماه پیش پدرم که بزرگترین الگوی زندگی من بوده و هست، فوت کرد. پدرم کسی بود که باعث شد روند زندگی من متفاوت شود و از جایی مثل سازمان ملل سردرآورم. بنا به تربیتی که از کودکی داشتم و تجاربی که در جوانی در سازمان ملل و فضای بینالمللی به دست آوردم، میخواستم اثرگذارتر باشم. دلم میخواست کاری کنم که از لحاظ درونی آنقدر تاثیرگذار باشد که زنان ایرانی به درآمد رسیده و از فقر جدا شوند. وقتی زنان ما از فقر جدا شوند، مطمئنا با قدرت بیشتری زندگی خواهند کرد.
همه این موارد و وقایع سال ۸۸ باعث شد که من تصمیم بگیرم که کاری برای خودم بکنم که بسیار جسورانه بود. تصمیم من به شدت با مخالفت اطرافیان مواجه شد، مخصوصا خانواده همسرم. در آن زمان من شغل مناسب و رده بالا با درآمد دلاری داشتم و همسرم شرکت داشت. با تمام این شرایط ما تصمیم گرفتیم که کاری بدون وابستگی به جایی انجام دهیم. کاری باشد که خودمان تصمیم بگیریم و به آرزوهایی که در این چندساله داشتیم تحقق ببخشیم. در آن زمان من دانشجوی ارشد حقوق بینالملل بودم و تجارت الکترونیک برایم بسیار جذاب بود.
در آن زمان بیشتر خریدها در اروپا به صورت اینترنتی انجام میشد. از طرفی من میدیدم که ایرانیها در خاورمیانه باهوشترین افراد در استفاده از اینترنت بودند. به این فکر افتادم که باید کاری کرد. از طرفی الگوی من پدرم بود، پدر من در تهران دندانپزشک بود و بعد از ۲۵سال متوجه شد که دندانپزشکی برای مردم اطراف تهران بسیار پرهزینه است و تصمیم گرفت مطب خود را به اطراف تهران منتقل کند. پدرم مراجعین بسیاری داشت که به این افراد خدمات بسیار منصفانه و بعضا رایگان ارائه میداد.
به دنیا آمدن فرش آنلاین
تمام عوامل گفته شد باعث شد که ما تصمیم بگیرم که فرش آنلاین را در سال ۸۹ به دنیا بیاوریم. اگر خاطرتان باشد آن زمان اینترنت به صورت دیالآپ (Dial-Up) بود. حدود ۶ ماه روی فرش آنلاین و فعالیتهایش مطالعه کردیم. این موضوع برای ما بسیار جدی بود؛ چرا که من و همسرم تمام زندگی خود را کنار گذاشتیم و متمرکز بر پلتفری شدیم که به آن اعتماد داشتیم. خانواده همسرم از تجار خوشنام فرش بودند، این عامل باعث شده بود که ما شناخت بازار داشته باشیم. من تجارت الکترونیک را میشناختم و همسرم شناخت بازار داشت و فضای IT را به خوبی میشناخت.
بعد از حدود ۷-۸ ماه تحقیق و کار اواخر سال ۸۹ فرش آنلاین را به عنوان اولین پلتفرم رسمی فروشگاه اینترنتی فرش در ایران بالا آوردیم. روزهای بسیار سختی بود، آن زمان نامهایی مانند استارتاپ، کارآفرینی، فروش کالای ایترنتی مطرح نبود. من فقط بازخوردهای مناسبی میدیدم، وقتی که گلیم کوچک یا ماگ سفالی برای افراد خارج از ایران میبردم، برایشان بسیار لاکچری بود. شاید این گلیم را من ۲ یورو خریده بودم، اما برای آنها ۱۰۰ یورو ارزش داشت. من مطمئن بودم که اگر کالاهای ما دیده شود، حتما ترند خوبی در دنیا خواهد شد. این مورد انگیزه جدی ما بود.
یک زمین داشتیم که ۳۰ میلیون تومان فروختیم. فروش زمین با مخالفتهای شدید همسرم مواجه شد. پدر همسرم به شدت مخالف بود چون باور داشتند که فروش فرش تنها در بازار سنتی جوابگو است. وقتی زمین را فروختیم به مدت دو سال روی بستر فرش آنلاین کار کردیم. من و همسرم بودم به همراه یکی از دوستان که برنامه نویس بود. دوستمان گفت که من فرش آنلاین را برای رزومه بالا میاورم و مبلغی را میگیرم. وقتی سایت را بالا آورد گفت که مطمئنم که هیچوقت فرش آنلاین به جایی نمیرسد.

چالشهای پیشرو
ما دو سال کار کرده و بسترهای قدرتمندی ایجاد کردیم. سال ۹۰ اینماد آمد که فرش آنلاین ششمین سایت ایرانی بود که اینماد را دریافت کرد. ما اعتقاد داشتیم که تجارت الکترونیکی شروع کردیم باید اصولی و بر مبنای علم تجارت الکترونیک باشد. از همان لحظه اول ۷ روز بازگشت کالا را داشتیم. با بیمه ایران صحبت کردیم که محصولات ما را بیمه کند. به طور خلاصه هرکار خلاقانهای که نشان دهد ما مورد اعتماد هستیم را انجام دادیم.
برای دو روز عکسبرداری ۱۵۰۰ دلار پرداخت میکردیم که عکسبرداریهایمان آتلیهای باشد. از طرف دیگر بستر اینترنت ضعیف بود و حجم بالای عکسها به خاطر کیفیت مطلوب، واقعا اذیت کننده بود.
بعد از دوسال به فکر جذب نیرو افتادیم. بعد از سال دوم واحد لجستیک، مالی و… شکل گرفت. از سال سوم درخواستها از ما بیشتر شد. اگر یادتان باشد، ۱۰ سال پیش همه دوست داشتند فرش ماشینی که مدرن است را بخرند و فروش فرش دستبافت افت کرده بود. بعد از مدتی فرش دستبافت را وارد مجموعه فرش آنلاین کردیم.
از ابتدا بازاریها به ما میخندیدند. از طرفی چون من زن بودم و با همسرم فعالیت را شروع کرده بودیم، همسرم مورد انتقاد جدی قرار میگرفت. به طور مثال به همسرم میگفتند که اگر خانمش نبود، نمیتوانست این کار را بکند. این حرفها به هیچوجه برای ما مهم نبود، برای اینکه ما تصمیممان را گرفته بودیم و معتقد بودیم که انتهای مسیری که شروع کردهایم، موفقیت است. مطمئن بودیم که با درصد ریسک پایین موفق خواهیم شد.
بعد از سال چهارم بود که سفارشهایی از خارج از ایران داشتیم. از اینجا بود که صادرات ما کمکم شکل گرفت. سال پنجم یا ششم بود که دفتری در کالیفرنیا راه انداختیم و باعث فروش بالایی در آمریکا شد. البته مدتی بعد با روی کار آمدن ترامپ دفتر کالیفرنیا تعطیل شد. فرش آنلاین همیشه با تهدیدات بیرونی و حوادث پیشبینی نشده رو به رو بوده است.
سال ۹۸ و حوادث آبان ماه در نهایت منجر به قطعی اینترنت شد. به عنوان یک کسبوکار اینترنتی انگار که دنیا روی سرتان خراب شده باشد. همهی این موارد گذشت تا اینکه به تغییر قیمت دلار رسیدیم که چه فاجعههایی به بار نیاورد. از طرف دیگر تحریمهای زیادی هم از راه رسید. تهدیدهای بیرونی کم کم مشتریهای خارجی ما به حداقل رساند.
تصمیم جدید در فرش آنلاین
ما مشتریهای خارجی خود را داریم، اما آنها تصمیم گرفتهاند که از ایران خرید نکنند. ما تصمیم گرفتیم که دفتری در چین افتتاح کنیم که در حال انجام است. در حال حاضر شرکای خوب چینی داریم. نکته جالب این است که همین شرکای چینی ما که طرحهای ایرانی را کپی میکنند، از فرش آنلاین خرید میکنند. این نکته برای من جای شکر دارد که در این حد تاثیرگذار بودهایم. چینیها میگویند که از فرش آنلاین خرید میکنند، چون هربار که از تجار چینی خرید کردهاند فرشهایی با کیفیت متفاوت به آنها تحویل داده شده است. یا میگویند که فرش آنلاین که تجارت الکترونیکی است همیشه به مفاد قرارداد خود پایبند است. این نکته نشان میدهد جوانان ایرانی در تجارت الکترونیکی بسیار خوب عمل میکنند.
مبنای فرش آنلاین از ابتدا توانمندسازی زنان بود. ما همیشه طبق این مبنا حرکت کردهایم. در حال حاضر ۱۲۰۰ زنی که سرپرست خانوار زیرمجموعه فرش آنلاین هستند. تولیدات این بانوان با آموزشهای مبتنی بر کیفیت روز، انجام میشود. این اتفاق باعث شده که این بانوان فرشهای خود را بدون دلال و با قیمت مناسب و کارشناسی شده در فرش آنلاین به فروش برسانند. الان خدا را شکر میکنم که توانستهام روی ۱۲۰۰ زن تاثیر بگذارم.
سالهای قبل در مورد توانمندسازی زنان مقاله مینوشتم اما امروز به معنای واقعی توانستم این توسعه پایدار زنان را انجام دهم. امیدوارم که با افتتاح اسپینآفهای جدید در کشورهای دیگر بتوانیم محصولات زنان در کشورهای مختلف را به فروش برسانم. مطمئنم که این راه به خوبی و جسارتی که تا به الان داشتیم ادامه خواهد داشت و فرش آنلاین ۵ سال دیگر با الان قابل مقایسه نیست.
چامه؛ محلی برای شنیدن داستان موفقیت استارتاپهای ایرانی
پست های مرتبط
25 اسفند 1401
سیدمحسن موسوی دزفولی، استادیار امپریال کالج لندن، رویداد دوازدهم
در ادامه صحبتهای آقای امیراحمد حبیبی، آقای موسوی سخنرانی کردند سیدمحسن موسوی، فارغالتحصیل…
25 اسفند 1401
امیراحمد حبیبی، مدیر فنی استارتاپ مداد، رویداد دوازدهم
پیوند علاقه و تخصص با یکدیگر، سوخت موتور خیلی از آدمها و کارهای تاثیرگذار…
25 اسفند 1401
سیاوش صفاریانپور، کارگردان و برنامهساز، رویداد دوازدهم
خلاق، مبتکر، با استعداد و محبوب شاید ویژگیهایی باشند که سخت بتوان همه را…
24 اسفند 1401
شهاب جوانمردی، مدیرعامل فناپ، رویداد دوازدهم
شاید این روزها دسترسی به دنیایی پر از تجربه، ایدههای نوین و خلاقانه کمی…