چالشهای مهاجرت کارکنان
موضوع مهاجرت، موضوعی است که جوانان این مرز و بوم سالها با آن دست و پنجه نرم میکنند. همه حتی برای یکبار هم که شده درباره مهاجرت فکر و ابعادش را بررسی کردهاند. آسیه حاتمی، بنیانگذار و مدیرعامل ایرانتلنت (مرجع کاریابی و استخدام) در رویداد کارآفرینی چامه ۱۱ که با موضوع چالشهای منابع انسانی بود، راجعبه مهاجرت صحبت میکند.
ایران تلنت، ۲۰ سال در آغوش این کارآفرین زن ایرانی بزرگ شد و چالشهای فراوانی از جمله مهاجرت کارکنان را تجربه کرد. آسیه حاتمی با روحیه به شدت تیمی و علاقهمند به کار گروهی از چالش مهاجرت و نحوه حل آن در ایرانتلنت میگوید.
داستان موفقیت آسیه حاتمی
از من خواستند که در مورد موضوع مهاجرت صحبت کنم. مهاجرت موضوع احساسی -کسبوکاری است و در نتیجه صحبت درباره آن سخت است. من میخواهم قبل از اینکه در مورد مهاجرت حرف بزنم، چند ویژگی و داستان از خود بگویم.
علاقه به کارگروهی
من به شدت تیم بازم! از كودكی به كار تيمی علاقه داشتم و عضو گروه تئاتر و تیم سرود مدرسه بودم. برای من خلق کردن نمایش در کنار دیگران، امری لذتبخش بود. در کریخواندنهای بازیهای کودکانه، همیشه حس جمعی و هدف مشترک برایم ایجاد معنا میکرد. با بزرگتر شدن متوجه شدم که انگار حس تعلق و عضو تیم بودن را به معنای واقعی دوست دارم. واضحترین حس تعلقی که برای من بسیار ملموس است، حس به خانواده است. همیشه به دنبال عضویت در یک تیم و خانواده بودهام.
سفر کردن؛ بزرگترین تفریح زندگی آسیه حاتمی
سفر كردن، بزرگترین تفریح زندگی من است. هنوز هم سفر میكنم چه داخلی يا خارجی فرقی نمیكند. دیدن تفاوتها و تشابهها برای من جالب است. بر خلاف خیلیها، علاقه به رفتن به shopping mall (مرکز خرید) ندارم و ترجیح من نشستن در مترو یا قطار مسافرتی است که بتوانم با فرهنگها و تجارب مختلف آشنا شوم. همچنین در رویدادهای مختلف شرکت کنم و از تجارب دیگران استفاده کنم.
لمس تجربهها، دیدن فرهنگهای مختلف و ملاقات با آدمها نیز شاید سوغاتی سفرهای آسیه حاتمی است. آسیه حاتمی از رنجی که در سفرها او را اذیت میکند این چنین میگوید:
من عاشق گشتوگذار هستم و دیدن تفاوتها و تشابهات در موضوعات مختلف برایم جذاب است. در سفرها فقط یک چیز برایم آزاردهنده است. زمانی که از من میپرسیدند: اهل کجا هستی؟ و من باخوشحالی میگفتم که ایرانی هستم. ناگهان چهره سوالکننده تغییر میکرد و با حالت تعجبی میگفت: اُاُاُاُاُ……. بعد از شنیدن این جمله انگار من عضو تیمی بودم که با بردن آن حس افتخاری به من دست نمیداد و اين مسئله برايم آزاردهنده بود.
عضویت در تیم برنده را دوست دارم!
مدیرعامل ایرانتلنت دوست دارد همیشه در تیم برنده باشد و ضعیف بودن را تحمل نمیکند. شاید به خاطر همین، بیست سال است که همچنان در جایگاه خود و برای رسیدن به رویاهایش تلاش میکند. آسیه حاتمی میگوید: من چیزی که شروع میکنم را باید تا انتها بروم تا به نتیجه ختم شود.
مواجهه ایران تلنت با بحران
حالا نوع داستان عوض میشود و آسیه حاتمی به بيان خاطرات گذر از درهها میپردازد: سال ۲۰۰۸ با شروع تحریمها، شرکتهای خارجی که با آنها همکاری میکردیم یعنی اصلیترین شرکای ایران تلنت، از ایران رفتند. من مجبور و مکلف به پیداکردن راهحل دیگری بودم. در همان سال ۱۳۹۷ یا ۲۰۱۸ به خاطر سه برابر شدن نرخ دلار، اکثر کسبوکارها استخدامهای خود را متوقف کردند.
این تغییرات در قیمت دلار، اثری مستقیم روی هزینههای شرکتمان داشت که باعث شد تا شش ماه درآمد شرکت نصف شود؛ چون کار ما معرفی کارکنان و استخدام نیرو برای شرکتهای دیگر بود. در تمامی آن لحظهها فکر میکردم، گزینه دیگری جز ادامه دادن و موفقیت وجود ندارد و من نباید دست از تلاش بردارم. دورانی بود كه من را ياد تونل وحشت میانداخت. من از كودكی از تونل وحشت میترسيدم و اصلا آن را دوست نداشتم و با ترس از آن عبور میكردم.
دستاوردهای ایرانتلنت
ایرانتلنت هم روزهای سختی داشته و چالشهای زیادی را طی کرده و به قول معروف زخمخورده روزگار است؛ اما مهمتر از آن نحوه تعامل آسیه حاتمی با مشکلات و شاید تبدیل کردن تهدید به فرصتهاست. آسیه حاتمی از دستاوردهای آن روزهای ایرانتلنت برایمان میگوید:
به نقطهای که مرز امید و ناامیدی بود رسیدم و آن لحظه احساس تنهایی بسیاری داشتم. آن روزهای سخت گذشت و با کمک یکدیگر کلی ایده، فکر جدید و راه نو پیدا کردیم. اما مهمتر از آن، احساس همدلی آمیخته با محبت بین همه اعضای ایرانتلنت بود. بعد از آن دوران، من دیگر آسیه حاتمی سابق که ۸۰ کارمند داشت، نبودم. همه مالک ایرانتلنت بودند و هرکس هرچیزی از هر جنسی داشت، برای ایرانتلنت گذاشت و مشارکت کرد تا از آن بحران بگذریم.
با توجه به این سه ویژگی که از خودم ذکر کردم یعنی؛ علاقه به کار تیمی، مسافرت و عضویت در تیم برنده، تجارب خود را در زمینه مهاجرت میگویم. ایرانتلنت در این ۲۰ سال خیلی از نیروهایش را از دست داده و حالا در هرجای دنیا یک نماینده دارد. در خارج از كشور به هرجایی که سفر میکنم، چند نفری هستند تا با آنها تجدید دیدار کنم و ساعتی را با هم بگذرانيم.
هدف تو از مهاجرت چیست؟
مهاجرت موضوع سختی است و وقتی کارمندانم پیش من میآیند تا در اينباره صحبت کنند، از چشمهایشان، موضوع را میخوانم و این برایم دردناک است.
انگار بین آسیه حاتمی و پرسنلش رشته محبتی است که گسستن آن دشوار است و این فرای موضوع کسبوکار است. آسیه حاتمی جدای از آن غم و غصهها برای همهشان آرزوی موفقیت میکند و مانند یک همراه دلسوز چند جملهای هم به یادگار به آنها میگوید:
«درست است که با وجود مشکلات و مسائل فراوان و با هدف فرار از وضعیت موجود مهاجرت میکنی، اما بدان بعد از گذشت این دوره و رسیدن به آرامش و نقطه امن چه میخواهی بکنی؟ چه رویایی داری که کشورت را به خاطر آن ترک میکنی؟ بدان برای چه میروی و در انتها دنبال چه چیزی هستی؟ در آن لحظه میگویی من عاشق این مسئله بودم و برای حل آن رفتم که اگر هدفمند باشی به آن میرسی».
هرجایی که بروی، ایرانی هستی!
رفتن و یاد گرفتن از دیگران چیز خوبیست اما مشکل داستان، برنگشتن است و این مسئله هزینه سنگینی دارد. اما فراموش نکن هر جایی که بروی، ایرانی هستی. اگر بخواهیم یک روز در خارج از این مرزها به جای اُاُاُاُ با وَاووو مواجه شویم، باید بزرگتر فکر کنیم. برای ساختن ایران هرکسی باید یک تکه از ایران را کامل کند؛ این تکههای آبادشده است ایران را میسازد.
ایران تلنت هم مثل داستان برند پمکو در رویداد چامه ۱۱، تجربه مهاجرت فرزندانش را داشت، حتی شاید بیشتر از آن. اين تجربه مشترک، دردی را بر پيكر سازمانها وارد كرده كه حالا آسیه حاتمی با ارائه خود، نسخهای واحد میپیچد. آسیه حاتمی مهمترین مسئله قبل از مهاجرت را توجه به هویت ملی و حل مسائل کشور میداند که افراد باید قبل از مهاجرت به این فکر کنند که ایرانیاند و باید ایران را آباد کنند.