میلاد منشی‌پور مدیرعامل تپسی رویداد تکنولوژی
چامه 12
دستاوردهای تکنولوژی با عینک مدیرعامل تپسی

دستاوردهای تکنولوژی چیست؟ تکنولوژی چه اهمیتی دارد؟! چه نقش‌هایی ایفا کرده است و خواهد کرد؟!  چه انتظاراتی می‌توانیم از تکنولوژی داشته باشیم و از چه زوایایی باید به این پدیده نگاه کرد؟! میلاد منشی‌پور، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل تپسی، درباره‌ سوالات در رویداد آینده تکنولوژی چامه ۱۲ صحبت می‌کند. مدیرعامل تپسی تجربه‌ خود از دستاوردهای تکنولوژی را بیان می‌کند. 

این کارآفرین ایرانی سال ۹۴ پس از یک‌ دهه تجربه فعالیت در شرکت‌های آمریکایی و اروپایی، وارد ایران شد و تپسی را تاسیسی کرد. منشی‌پور نگاه ویژه‌ای به تکنولوژی دارد و این پدیده را زیربنا و مقدمه همراهی مردم و یکپارچه‌شدن جامعه می‌داند. او معتقد است که انسان‌ها یکپارچه می‌شوند و از فرهنگ یکدیگر تاثیر می‌پذیرند و نهایتا یک فرهنگ واحد را تشکیل می‌دهند. منشی‌پور اشاره می‌کند که هیچ قدرتی هرچقدر نیز مقتدر باشد، توانایی مقابله با اراده‌ مردم را ندارد و این مردم‌اند که تکنولوژی را پیش می‌برند. در ادامه مدیرعامل تپسی، نگاه خود به تکنولوژی را بیان کرده و روندهای موجود را بررسی می‌کند.

حضور ۱۰ساله منشی‌پور در سیلیکون‌ولی و شرکت آمریکایی

 

من سال ۲۰۱۱ در شرکت Bain (شرکت مشاوره مدیریت در آمریکا) کار می‌کردم. قصد خرید یک شرکت و سرمایه‌گذاری روی آن را داشتم. کار شرکت add insertion بود؛ یعنی جای‌گذاری تبلیغات وسط برنامه‌های تلویزیونی با توجه به محل جغرافیایی پخش برنامه. تیم ما بخش‌های مختلف شرکت مانند درآمد، مشتریان، تکنولوژی، تیم و آینده را بررسی کرد؛ در نهایت به یک سوال رسیدیم و آن هم این بود که چه آینده‌ای در انتظار تلویزیون است؟! آیا مردم همین‌قدر که امروز تلویزیون نگاه می‌کنند، در آینده نیز تلویزیون نگاه خواهند کرد؟ با این نگاه، شرکتی که add insert (اضافه کردن بخش تبلیغاتی در تلویزیون) می‌کند، در آینده می‌تواند شرکت موفقی باشد که بتواند درآمد زیادی ایجاد کند یا خیر؟ 

بعد از بررسی شرایط، به بسترهایی مثل نتفلیکس یا هولو (HULU) رسیدیم. آن زمان جوانان حدود ۲۰ ساله خیلی از این بسترها استفاده می‌کردند؛ ولی زمانی که سن‌ها بالاتر می‌رفت کسی از نتفلیکس استفاده نمی‌کرد. بعد از تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که نتفلیکس حدودا در پنج سال آینده، دیگر تاثیر چندانی در تماشای تلویزیون نخواهد داشت؛ آدم‌ها دوست دارند روی مبل منزلشان دراز بکشند، کنترل را دستشان بگیرند و به چیزی فکر نکنند. همینطور یک برنامه‌ برایشان پخش شود که خیلی هم به آن فکر نمی‌کنند و این وضعیّت حالا حالاها تغییر نخواهد کرد. 

استفاده از نتفلیکس

استفاده از نتفلیکس

 ما اشتباه کردیم! تشخیص ما در آن روز اشتباه بود؛ خیلی سریع‌تر از چیزی که فکر می‌کردیم، نتفلیکس همه‌ دنیا را به یکدیگر وصل کرد. همه در خانه خودشان نشستند و تلویزیون خیلی زودتر از چیزی که پیش‌بینی می‌کردیم، عملاً استفاده‌اش کم و شاید حتی منسوخ شد. 

مدیرعامل تپسی چه می‌خواهد بگوید؟ 

امروز به‌جای صحبت راجع به تحقیقات مختلف می‌خواهم بگویم تکنولوژی به کدام سمت می‌رود. بیایید از یک دیدگاه و زاویه‌ دیگر به آینده‌ی تکنولوژی نگاه کنیم و حرف بزنیم. 

تاثیرگذاری تکنولوژی در ۳ حوزه مهم: انرژی، حمل‌و‌نقل و ارتباطات 

انرژی، حمل و نقل و ارتباطات

زمانی که روندها و تاثیرات تکنولوژی را مشاهده می‌کنیم، درمی‌یابیم که این پدیده بر سه موضوع اثر می‌گذارد. حوزه اول انرژی است؛ انرژی، تامین‌کننده‌ همه‌ اتفاقات دنیاست و بدون انرژی هیچ کاری نمی‌توان انجام داد. حوزه‌ دوم، حمل و نقل (transportation) است که خودرو، اتومبیل و هواپیما تاثیرات معنادار در زندگی بشر داشته است. 

حوزه‌ سوم ارتباطات (communication) است؛ یعنی هر چیزی که انسان‌ها را بهم وصل می‌کند. در سال‌های اخیر هرچقدر که تکنولوژی پیشرفته‌تر می‌شود و به سمت تکنولوژی هوشمند حرکت می‌کند، شاخصه وصل‌شدن آدم‌ها به تدریج مهم‌تر و تاثیرگذارتر می‌شود. گوشی‌های هوشمند (smartphone) انسان‌ها را به هم وصل می‌کند؛ برای کارهای  حرفه‌ای و شبکه‌های اجتماعی مفید است. همچنین connected cars، ماشین‌هایی‌اند که سیستم حمل و نقل ما را به هم متصل می‌کنند. 

 می‌دانیم که در حالت ایده‌آل، اگر همه‌ خودروهای یک شهر بهم وصل باشند، بهینه‌ترین حالتی است که یک شهر از نظر حمل‌و‌نقل مدیریت می‌شود؛ دیگر نیازی به چراغ قرمز نیست و عملاً به بهینه‌ترین حد خودش خواهد رسید.

اتصالات

روش جدیدی برای خلق ارزش به نام اقتصاد مشارکتی

اقتصاد مشارکتی

اتصال انسان‌ها به یکدیگر، از منابع و امکانات  تا خود افراد، روش‌های جدیدِ خلق ارزش (Value creation) را به ثمر می‌رساند. از زمانی که اوبر (Uber) و ایربی‌ان‌بی (Airbnb) شروع به کار کردند، اینترنت بستری برای اتصال افراد به یکدیگر شد. اکنون شاهد یک اقتصاد و روش خلق ارزش جدید به نام «اقتصاد مشارکتی» هستیم. کمی جلوتر حرکت می‌کنیم و راجع‌به بلاک‌چین (Blockchain) حرف می‌زنیم. بلاک‌چین چیست؟ مفهومی که در آن ابزار و انسان‌ها می‌توانند به یکدیگر وصل شوند.

وقتی راجع‌به عصر وب۳ (web.3) صحبت می‌کنیم، می‌گوییم در وب۱ (web.1) کاربرها فقط می‌توانستند بخوانند. در نسل دوم وب (web.2)، افراد هم می‌توانستند بخوانند و هم نظر دهند که پلتفرم‌ها ( (Platform) و برنامه‌ها (app) نمود بیرونی این موضوع بودند؛ ولی در نسل سوم وب می‌توانیم بخوانیم، بنویسیم و در اینترنت صاحب ملک شویم؛ حتی می‌توانیم سرمایه‌های مختلف در انواع کریپتوکارنسی (cryptocurrency)، متاورس، ارز دیجیتال (digital asset) و… را به کار ببریم و تقسیم کنیم. پس این وصل شدن باعث شد که امکان ایجاد یک سری روش‌های جدید خلق ارزش، برای بشر فراهم شود که قبل از این فراهم نبود.

از دستاوردهای تکنولوژی، کم شدنِ مرزها و فاصله‌ها!

هوش مصنوعی

 

 بیشتر که به دستاوردهای تکنولوژی نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که یک سری مرزها، فاصله‌ها و محدودیت‌هایی که در گذشته وجود داشته است، دارد کم‌تر و کمرنگ‌تر می‌شود. در حوزه‌های مختلف، آدم‌ها به سمت یکدیگر حرکت می‌کنند و فکرها، منابع‌ و فرهنگ‌هایشان یکی‌تر می‌شود. راجع‌به دیفای (DeFi) و بلاک‌چین صحبت کردیم؛ در این دو منابع آدم‌ها با هم جمع می‌شوند؛ مثل چت‌جی‌پی‌تی (Chat GPT) یا هوش مصنوعی (AI) که تمام دانش و فکر مکتوب بشر را جمع و نتیجه‌گیری‌ می‌کند که از تمام مکتوبات، بهتر و قوی‌تر است و نتیجه‌ دقیق‌تری دارد.

 نتفلیکس؛ نمونه‌ای از برداشته شدن فاصله‌ها توسط تکنولوژی 

دو سال پیش پربیننده‌ترین سریال دنیا، یک سریال کره‌ای با نام squid game شد. تا قبل از ظهور نتفلیکس چنین اتفاقی در صنعت سینما امکان‌پذیر نبود. زیرا همه‌ ‌سریال‌ها و فیلم‌های برتر دنیا در هالیوود ساخته می‌شود. مورد استثناء هم، هند بود که یک صنعت سینمایی خیلی قوی‌ داشت؛ ولی به جز هند، هالیوود بود که به عنوان صنعت برتر سینما فعالیت داشت. یک مثال را باهم مرور کنیم؛ مثلا من در تگزاس (من از تگزاس مثال می‌زنم چون به نظرم دورترین جامعه‌ آمریکایی از بقیه دنیا است) نشسته‌ام و می‌توانم با جنبه‌ای از یک فرهنگ دیگر آشنا شوم و از فکر خودم خارج شوم و فکرهای دیگر و آدم‌های دیگر را ببینم، در واقع عملاً این ترکیب فرهنگ اتفاق بیفتد.

ما بعضی وقت‌ها از این ترکیب‌شدن فرهنگ‌ها می‌ترسیم، نگرانیم و فکر می‌کنیم ممکن است به ما حمله شود؛ درصورتی‌که اینطور نیست. وقتی که این مخلوط شدن اتفاق بیفتد، همه از هم تاثیر می‌گیرند؛ یعنی اینطور نیست که یک فرهنگ موثر بیاید و بقیه‌ فرهنگ‌ها را تحت تاثیر قرار دهد؛ بلکه همه از هم تاثیر می‌پذیرند و به یک فرهنگ جدید تبدیل می‌شوند. 

دستاوردهای تکنولوژی و همه‌گیری آن

۱. غیر متمرکز شدن قدرت

 برداشتن مرزها، فاصله‌ها و نزدیک‌تر شدن آدم‌ها باعث بروز تحولاتی در دنیا شد. موجب شد که جمعِ مردم، قدرت‌های جدیدی را ایجاد کنند. در تکنولوژی‌های جدید (مثلاً در بلاک‌چین) این را به وضوح می‌بینیم که قدرت تقسیم می‌شود و یک‌جا مجتمع نیست. حالا یکی از نکاتی که کریپتوکارنسی‌ها دارند، این است که قدرت، دیگر دست بانک مرکزی‌ها نیست. یعنی هر چقدر کریپتوکارنسی‌ها توسعه‌ بیشتری پیدا کنند، بانک‌های مرکزی نمی‌توانند تصمیم بگیرند؛ بلکه خود مردم هستند که در مورد دارایی‌های خود تصمیم می‌گیرند. 

۲. دسترسی‌پذیری

 دسترسی‌پذیری (accessibility) با همه‌گیری تکنولوژی بالا می‌رود؛ یکی از امید‌های نجات قاره‌ فراموش‌شده‌‌ای مثل آفریقا، این است که آدم‌ها می‌توانند در نیجریه و در یک کشور آفریقایی باشند و به اینترنت و ارزهای دیجیتال دسترسی داشته باشند و خود را از آن فقر فرهنگی و مالی نجات دهند و یک مرحله رشد کنند.

۳. شفافیت

با همه‌گیری تکنولوژی آدم‌های بیشتری در تصمیم‌گیری‌ها دخالت می‌کنند و احتمالاً تصمیمات بهتر و متعالی گرفته می‌شود و به تبع آن، شفافیت ایجاد می‌شود.

از دستاوردهای تکنولوژی؛ اتصال بین قلب‌ها

چالش سطل یخ

چالش سطل یخ

یک مرحله فراتر می‌رویم؛ می‌بینیم که تکنولوژی موجب یک مرحله رشد انسانیت شده است. برای مثال چند سال پیش (۲۰۱۴ – ۲۰۱۵) یک چالش به نام چالش سطل یخ (Ice Bucket) راه افتاد. مردم یک سطل آب یخ را روی سر خود و دیگران می‌ریختند و مبلغی را برای یک بیماری ناشناخته به نام ALS جمع می‌کردند. تا قبل از این چالش، اصلاً به کسانی که مبتلایش بودند توجهی نمی‌شد، چون یک بیماری فراموش‌شده بود و بودجه‌ تحقیقاتی به آن اختصاص پیدا نمی‌کرد. با این کار، توجه به آن بیماری جلب شد. یک مثال دیگر کشته شدنِ سیاه‌پوست در دستگیری پلیس در آمریکا که باعث ایجاد جنبش جان سیاه‌پوستان مهم است! (Black Lives Matter) شد و همه دنیا به این اتفاق ظالمانه اعتراض کردند. در واقع ابزار تکنولوژی بود که باعث شد افراد در همه نقاط دنیا برای یک هدف متعالی به یکدیگر نزدیک شوند.

گپ‌وگفت مدیرعامل تپسی با نخست‌ وزیر سابق کانادا

خاطره‌ای را نقل بکنم؛ سال ۲۰۱۴ یا ۲۰۱۵ در غذاخوریِ دفتر کاری ما در آمریکا، همراه با یکی از نخست‌وزیر‌های قبلی کانادا (به نام پل مارتین)، مشغول گپ زدن بودیم. پل مارتین یکی از معدود سیاست‌مدارانی بود که قبلاً مدیر یک هلدینگ بزرگ بود و از لحاظ کسب‌وکار آدم توانمندی به شمار می‌آمد. یک‌جایی بحث به اینجا رسید که ایشان گفت: «من ناراحت و متاسفم که ما سفیدپوستان کانادا از جهان‌بینی و نحوه‌ فکر سرخ‌پوست‌ها هیچ استفاده‌ای نکردیم». وقتی شروع کرد این مطلب را بگوید، من فکر کردم می‌خواهد ادای آدم‌های اندیشمند را در بیاورد. 

 بیشتر که در صحبت عمیق‌ شدیم گفت: «ببینید! اگر از یک سرخ‌پوست بخواهید که یک درخت را توصیف کند، نمی‌تواند این کار را انجام دهد»؛ ولی اگر به یک سفیدپوست کانادایی بگویید یک درخت را توصیف کن، می‌گوید: «تنه‌ ضخیمی دارد؛ برگ‌هایش رنگ سبزِ تندی دارد؛ شاخه‌های درهم‌تنیده‌ای دارد.»؛ او جزئیات را خیلی خوب تشریح می‌کند. آنطور که من در آن جلسه شنیدم و یادم هست، یک سرخ‌پوست نمی‌تواند این کار را بکند؛ او درخت را به همراه هوا و زمینِ اطرافش، به همراه آسمانی که بالایش هست، همه را با هم می‌بیند؛ همه را مثل یک عضو واحد و یک مجموعه‌ی واحد می‌بیند و آنطور می‌تواند توصیفش کند. ما ایرانی‌‌ها نیز کمی این‌گونه هستیم. مثلاً بخواهیم درختی را توصیف کنیم، می‌گوییم چه درخت قشنگی! و با جزئیات تعریف نمی‌کنیم. 

یکپارچگی کائنات و وحدت انسان‌ها از دستاوردهای تکنولوژی

کمی به جهان‌بینی برگردیم؛ ما در اشعار، فرهنگ و تعالیم و آموزه‌های خود، شعرهای معروف داریم: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند» و در جامعه‌ی خودمان به آن باور قلبی داریم. این آموزه‌ها راجع‌به وحدت و یکی بودنِ انسان‌ها صحبت می‌کنند. ابن‌عربی را شاید بشناسید؛ قوی‌ترین فیلسوف اسلام است که در طول تاریخ و رسته‌های مختلف فلسفه -چه فلسفه‌ اسلامی و چه غیر اسلامی- راجع‌به یک‌ پارچگی کائنات و وحدت انسان‌ها صحبت می‌کند. اگر این جهان‌بینی قابل اتکا باشد، شاید بشود گفت که تکنولوژی وسیله‌ای است که آدم‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کند و موجب یکپارچه‌تر شدنِ آدم‌ها می‌شود؛ چه از لحاظ فیزیکی (transportation)، چه از لحاظ فکری ( مثل AI)، چه از لحاظ منابع و چه از هر نظر دیگری.

پس با یک نظر خاضعانه، شاید روش فکر کردن به آینده‌ تکنولوژی این است که بیندیشیم آن تکنولوژی در نزدیک‌ کردن و یک‌پارچه‌کردنِ آدم‌ها به یکدیگر چقدر تاثیر خواهد گذاشت. چقدر موثر خواهد بود که مرزها و فاصله‌ بین انسان‌ها برداشته شود و آدم‌ها نزدیک‌تر و متعالی‌تر بشوند؛ شاید تبدیل به یک Framework یا چهارچوب شود که برای پیش‌بینی آینده تکنولوژی از آن استفاده کنیم.

 

هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی اراده‌ انسان برای یکپارچه‌شدن را بگیرد

من نمی‌دانم که قیمت بیت‌کوین بالا می‌رود یا با کله به زمین می‌خورد؛ نمی‌دانم تله‌ پورت‌ کردن آدم‌ها اتفاق می‌افتد یا خیر، نمی‌دانم آینده‌ VR (واقعیت افزوده) و متاورس چه خواهد شد؛ نمی‌دانم ارزهای دیجیتال چه می‌شود. ولی یک چیزی را می‌فهمم! هر تکنولوژی‌ که در این مسیر قدم بردارد، یک اراده‌ قوی و یک نیروی قوی پشتش است که به موفقیت می‌رسد. چرا؟! چون آدم‌ها می‌خواهند این اتفاق بیفتد. چون تمایل آدم‌ها و اراده‌ آدم‌هاست که این اتفاق بیفتد

حتما این جمله معروف را شنیده‌ایم:«جلوی تکنولوژی را هیچ‌کس نمی‌تواند بگیرد» و یادم است موقعی که تاکسی‌های اینترنتی غیرقانونی بودند، در کشور خودمان، دوستانی که پشتیبان این مسیر بودند، این جمله را زیاد تکرار می‌کردند. در بحث اینترنت و فیلترینگ و این‌ها نیز، همینطور است. تکنولوژی که خودش اراده‌ای ندارد؛ چیزی نیست؛ این جمله را من اینگونه ترجمه و تبیین می‌کنم: «هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی اراده انسان برای یکپارچه شدن را بگیرد.» هر چقدر قدرتمند باشد، جلوی این را نمی‌تواند بگیرد. در نتیجه دستاوردهای تکنولوژی نتیجه اراده مردم است. 

هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی اراده انسان برای یکپارچه شدن را بگیرد.

میلاد منشی‌پور؛ مدیرعامل تپسی در چامه 12

میلادمنشی‌‍پور مدیرعامل تپسی